نورانورا، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 14 روز سن داره

نوراهدیه ی خدا

نورا بهترین هدیه از خدایم هست

اولین برفی که دخترم دید

دیشب رفته بودیم خونه معصوم اینا عزم کردیم شبو اونجا بمونیم آخه امروز کلاس داشتم معصوم گفت نرو خونه ما هم تنهاییم من فردا نورا رو نگه میدارم تو میری مدرسه منم از خدا خواسته شبو موندم اونجا آخه عمو وحید هم رفته ماموریت اونا هم تنها بودن خلاصه کلی گفتیم و خندیدیم بابا کامیار تنهایی رفت خونه ما هم اونجا موندیم شبو خیلی خوب خوابیدی نورای گلم دوست دارم امروز اولین برف عمرتو دیدی ماتو مبهوت فقط از پنجره خاله اینا دید میزدی قربون چشمای قشنگت برم من ...
25 آذر 1391

اولین برفی که دخترم دید

دیشب رفته بودیم خونه معصوم اینا عزم کردیم شبو اونجا بمونیم آخه امروز کلاس داشتم معصوم گفت نرو خونه ما هم تنهاییم من فردا نورا رو نگه میدارم تو میری مدرسه منم از خدا خواسته شبو موندم اونجا آخه عمو وحید هم رفته ماموریت اونا هم تنها بودن خلاصه کلی گفتیم و خندیدیم بابا کامیار تنهایی رفت خونه ما هم اونجا موندیم شبو خیلی خوب خوابیدی نورای گلم دوست دارم امروز اولین برف عمرتو دیدی ماتو مبهوت فقط از پنجره خاله اینا دید میزدی قربون چشمای قشنگت برم من ...
25 آذر 1391

شب یلدا پیشاپیش مبارک

   حتماً همه می‌دانیم که شب یلدا جدا از اینکه بلندترین شب سال است، چه تاریخچه‌ای دارد. شاید هم، همه ندانیم!واژه یلدا به معنای زایش، زادروز و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند. روز بعد از شب یلدا تعطیلی عمومی بود و مردم به استراحت می‌پرداختند. این روز را خرم روز یا خره روز می‌نامیدند. خورروز در ایران باستان روز برابری انسان‌ها بود. در این روز همگان لباس ساده می‌پوشیدند تا یکسان به نظر آیند. ...
25 آذر 1391

شب یلدا پیشاپیش مبارک

حتماً همه می‌دانیم که شب یلدا جدا از اینکه بلندترین شب سال است، چه تاریخچه‌ای دارد. شاید هم، همه ندانیم!واژه یلدا به معنای زایش، زادروز و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند. روز بعد از شب یلدا تعطیلی عمومی بود و مردم به استراحت می‌پرداختند. این روز را خرم روز یا خره روز می‌نامیدند. خورروز در ایران باستان روز برابری انسان‌ها بود. در این روز همگان لباس ساده می‌پوشیدند تا یکسان به نظر آیند. کسی حق دستو...
25 آذر 1391

نورا بغل علی دایی

ا ونروزی گفتم که به زودی عکسای دخترم با آقای دایی منتشر میشه این عکسارو خاله سارا از نورا گرفته من خودم هیچی نتونستم بگیرم چون نورا واقعا بی قراری میکرد قبلا که براتون نوشتم قرار بود واسه افتتاح رستوران عمو شهزاد (پدر خوب)بریم اونجا که ما به خاطر پختن حلوا واسه سالگرد عزیز کمی دیر رفتیم  احسان همون جا جلو در نورا رو گرفت  برد به عموش نشون بده نورا هم که واسمون آبرو نزاشت بس که گریه کرد علی عمو خیلی سعی کرد آرومش کنه ولی موفق نشدباز کمی بغل لیلا دختر خاله جون آروم مونده بود کمی حرفیدیم کمی بچه داری کمی شیر دهی آخر سرم با گریه اومدیم بیرون فکر کنم عمو شهزاد و دخترخاله لیلا از دعوتمون  پشیمون شدن ...
23 آذر 1391

نورا بغل علی دایی

ا ونروزی گفتم که به زودی عکسای دخترم با آقای دایی منتشر میشه این عکسارو خاله سارا از نورا گرفته من خودم هیچی نتونستم بگیرم چون نورا واقعا بی قراری میکرد قبلا که براتون نوشتم قرار بود واسه افتتاح رستوران عمو شهزاد (پدر خوب)بریم اونجا که ما به خاطر پختن حلوا واسه سالگرد عزیز کمی دیر رفتیم احسان همون جا جلو در نورا رو گرفت برد به عموش نشون بده نورا هم که واسمون آبرو نزاشت بس که گریه کرد علی عمو خیلی سعی کرد آرومش کنه ولی موفق نشدباز کمی بغل لیلا دختر خاله جون آروم مونده بود کمی حرفیدیم کمی بچه داری کمی شیر دهی آخر سرم با گریه اومدیم بیرون فکر کنم عمو شهزاد و دخترخاله لیلا از دعوتمون پشیمون شدن ...
23 آذر 1391

توانایی های جدیدت

1-هر چیزی رو که برمیداری دستت از دور خوب دید میزنی کمی باهاش حرف میزنی بعد میخوریش البته من زبون تورو متوجه نمیشم2-گاهی وقتها فقط میخوایی مثل آدم بزرگا پا شی نه به صورت چرخشیاون وقته که همچین سرخ میشی که نگو3-پنج ماهه پستونک نخوردی تازه تازه ازش خوشت میادتو ماشین نشستنی کوچولو مک میزنی البته زیاد تو بحرش بری استفراغ میکنی 4-صبحا بعد بیدار شدن تا یه ساعت با در و دیوار حرف میزنی ونه من یادت میفتم نه شیر خوردن5-خونه هر کی که میری دنبال ترک های دیوارشون می گردی   البته ناگفته نمونه هر شب که میخوابی یه شیرین کاری جدید واسه فردات یاد میگیری گاها نصفه شب هم بلند میشی و اون حرکات رو تمرین میکنیالهی مامانی قربونت بره   ...
23 آذر 1391

توانایی های جدیدت

1-هر چیزی رو که برمیداری دستت از دور خوب دید میزنی کمی باهاش حرف میزنی بعد میخوریش البته من زبون تورو متوجه نمیشم2-گاهی وقتها فقط میخوایی مثل آدم بزرگا پا شی نه به صورت چرخشیاون وقته که همچین سرخ میشی که نگو3-پنج ماهه پستونک نخوردی تازه تازه ازش خوشت میادتو ماشین نشستنی کوچولو مک میزنی البته زیاد تو بحرش بری استفراغ میکنی 4-صبحا بعد بیدار شدن تا یه ساعت با در و دیوار حرف میزنی ونه من یادت میفتم نه شیر خوردن5-خونه هر کی که میری دنبال ترک های دیوارشون می گردی البته ناگفته نمونه هر شب که میخوابی یه شیرین کاری جدید واسه فردات یاد میگیری گاها نصفه شب هم بلند میشی و اون حرکات رو تمرین میکنیالهی مامانی قربونت بره ...
23 آذر 1391

زود خوب شو گلم

پس گریه های دیروزت بی دلیل نبوده عسلی شدیدا تب داری قرار شد 4شنبه عصر ببریمت دکتر  به زور از دکتر میرزا رحیمی وقت گرفتمالانم از دکتر برگشتیم  داروهات تو رو خوابوندن منم از فرصت سو استفاده کردم اومدم کمی تایپ کنم امروز خیلی خستم صبح رفتم دنبال کارای بیمه ام دیگه مرخصیم داره تموم میشه نورای نازنینم زود خوب شو تب اصلا بهت نمیاد !!! چی دارم میگم خودمم گیج شدم فعلا ...
23 آذر 1391